به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ انتشارات سیاهرود کتاب «درآمدی بر ادبیات تطبیقی» نوشته سزار دومینگز، هان ساسی و داریو ویلانوا و ترجمه مشترک مسعود فرهمندفر و روشنک اکرمی در ۲۷۱ صفحه و بهای ۴۵ هزار تومان منتشر کرد.
ادبیات تطبیقی بازنمودِ کشف و کاوشهایی هیجانآور است که میتواند مسیر تحصیلات دانشگاهی دانشجویان را تغییر دهد. هیجان این کشف و کاوش به دو عامل اصلی بستگی دارد: اول اینکه فرد درمییابد که جهانی بسیار بزرگ فراتر از محدودههای ادبیات «ملی» وجود دارد که بخش عمدهای از مطالب الزامی برای خواندن در مدارس را شکل داده است.
دومین عامل این است که فرد متوجه میشود هیجانِ ادبیات تطبیقی بیشتر به این خاطر است که [ادبیات تطبیقی] نوع دیگری از «خوانش» است، که نه بهتر و نه بدتر، بلکه متفاوت است. در این خوانشِ متفاوت، پیوندهایی میان آثار ادبی شکل میگیرد که بیشتر این پیوندها و روابط شامل مقایسه بین زبانها، زمان، مکان، فرهنگها، هنرها و گفتمانها میشود. ما از رهگذر مقایسه، که عملکردی شناختی است، به خلق معنا میرسیم.
کتاب پیش رو درآمدی است بر رشته هیجانانگیز ادبیات تطبیقی، که در حجمی محدود، میکوشد مروری کلی از این رشته و جریانها و کاربستهای جدید آن ارائه دهد. منظور از کاربرد صفت «جدید» این است که نشان دهیم هم آخرین موضوعاتِ بحثشده از سوی تطبیقگران در نظر گرفته شده است و هم روشهای نو که ممکن است برای برخی دانشگاهیان آشنا نباشد. در این کتاب نگاهی منسجم به وضع کنونی این رشته و کاربردپذیریهای آتی آن ارائه میشود.
کتاب حاضر در ۹ فصل سامان یافته است. در فصل نخست، «ادبیات تطبیقی و آیندۀ مطالعات ادبی»، نویسندگان به خاستگاههای مفهوم ادبیات تطبیقی میپردازند و سپس از فراز و نشیبهای نظری و ایدئولوژیک آن میگویند و روششناسی تطبیقی را تشریح میکنند. در فصل دوم، «ادبیات تطبیقی بهمنزلۀ نظریهای بیناادبی»، «نظریۀ بیناادبی» تعریف و مؤلفههای آن توضیح داده میشود. در فصل سوم، نویسندگان به بررسی ادبیات تطبیقی و رابطۀ آن استعمارزدایی میپردازند و سپس به این پرسش میپردازند که جایگاه مقایسه کجاست؟ در ادامه، درسهایی از فلسفۀ تطبیقی ارائه میشود و در آخر هم پرسشهایی برای ادبیات تطبیقیِ مذاکرهای مطرح میشود.
در فصل چهارم، «ادبیات جهان بهمنزلۀ کنش تطبیقی»، ابتدا دگرگونیهای ادبیات جهان بررسی میشود و در ادامه به مفاهیم فرهنگپذیری و جهانیشدن پرداخته میشود. در فصل پنجم، «مقایسۀ درونمایهها و ایماژها»، ایماژهای ملی و نیز فرآیند مضمونپردازی واکاوی میشود.
در فصل ششم، از نقش ترجمه در توسعه ادبیات تطبیقی سخن به میان میآید. در فصل هفتم، تاریخ ادبیات تطبیقی موضوع بحث و بررسی قرار میگیرد. در فصل هشتم، «مقایسۀ بیناهنری»، از روشنگری متقابل هنرها یاد میشود و سپس نویسندگان به توضیح مفاهیم جابجایی، اَبَرمتنیت و پساپردازش میپردازند.
در فصل نهم و پایانی، «بازگشت به ادبیات»، از ادبیات و جهانوطنی در عصر اینترنت صحبت میشود و رابطۀ ادبیات و زمان موضوع تحقیق قرار میگیرد. صفحات پایانی کتاب نیز به معرفی مهمترین منابع موجود در مطالعات ادبیِ تطبیقی اختصاص یافته است.
نظر شما